خرید و فروش حریم خصوصی
انسان نیازمند تنوع است و مهمتر از آن ابزارهای در اختیارش باید برای پوشش دادن نیازهای روزمرهاش کارایی بیشتری داشته باشد. موج تلفنهای همراه و ابزارهای همراه، سبک جدیدی از زندگی را نه تنها برای کشورهای پیشرفته بلکه برای کشورهای در حال توسعه یا کمتر توسعه یافته ایجاد کرده است. این سبک جدید همان طور که تجربههای بسیار شیرین و خوشایندی را به مردم این دوره عرضه کرده است، خطرات و معضلات بسیاری را نیز به همراه آورده است. بخش بسیار زیادی از این خطرات و معضلات بیشتر ناشی از ناآگاهی خود کاربران این ابزارها و فناوریها است. گاهی آنقدر شوق استفاده از فناوریهای جدید را داریم که بهطور کلی فراموش میکنیم برای استفاده از هر ابزاری بهویژه ابزارهایی که واقعاً چیزی درباره آنها نمیدانیم، مقدماتی لازم است. باید مطالعه داشت، پیچ و خمهایش را یاد گرفت و این موضوع را فهمید که در پس این ظاهر زیبا ممکن است چه چیزی وجود داشته باشد و چه اقداماتی را باید انجام داد تا با کمترین آسیب در این دوره زندگی کنیم. ما هنوز پیچ و خمهای تلفنهای هوشمند و تبلتها را نیاموختهایم که سر و کله گونه جدیدی از ابزارهای دلفریب پیدا شده است؛ ساعتهای هوشمند. جالب است که باز هم طبق معمول برای مشتریان بیشتر مد مطرح است تا بحث کیفیت ابزار. آنها ساعتهای مدور را میپسندند، اما چقدر به امنیت یک ساعت هوشمند بها میدهند؟ شاید خیلی کم. بهتر است تجربیات گرانبهای خود در دوره «تلفنهای هوشمند» را فراموش نکنیم. امنیت بیش از آنچه بهنظر میرسد، به توجه نیاز دارد.
سایتها، نرمافزارهای همراه و بسیاری شرکتها بهطور پیوسته در حال جمعآوری جزییات زندگی شخصی کاربران هستند؛ از ارتباطات اجتماعی آنها گرفته تا مشکلات سلامتی، علایق و حتی اینکه در روز از چه ابزارهایی استفاده میکنند. جمعآوری چنین دادههایی بهخوبی میتواند یک نقشه کلی از رفتار، احساسات، علاقهمندیها و بهطور کلی جزییات زندگی یک فرد را فراهم کند و زمانی که یک شرکت به هر دلیلی نظیر ورشکستگی یا خریده شدن به دست شرکت دیگری میافتد، تمام این اطلاعات در حکم یک دارایی بسیار ارزشمند معامله میشود و این در حالی است که شرکتهای انگشتشماری وجود دارند که به کاربران خود در این زمینه حق انتخاب میدهند. در قراردادهایی که کاربران پیش از استفاده از نرمافزارها یا خدمات ارائه شده توسط این شرکتها باید با آن موافقت کنند، بندهایی گنجانده میشود که معمولاً از سوی کاربران مورد بیتوجهی قرار میگیرد.
یکی از مواردی که بهطور جدی کاربران را در معرض خطر قرار میدهد، بندهایی است که به شرکت ارائهدهنده نرمافزار یا خدمات این اجازه را میدهد تا دادههای مربوط به حریم شخصی افراد را در اختیار شرکتهای طرف ثالث قرار دهد. هرچند در بسیاری از این قراردادها، بندهایی با این مضمون دیده میشود که «ما به حریم شخصی شما احترام میگذاریم»، اما واقعیت این است که در همین قراردادها بندهای دیگری هم وجود دارد که این اجازه را به شرکت میدهد تا اگر به هر دلیلی مانند خریده شدن از سوی یک شرکت دیگر، ورشکستی یا مواردی از این دست رخ داد، اطلاعات خصوصی جمعآوری شده از کاربر نظیر نام، تاریخ تولد، نشانی پست الکترونیکی، ویدیوهایی که تماشا کرده، ابزارهایی که استفاده کرده و تقریباً هر آنچه قابل ردیابی است را بهعنوان یکی از ارزشمندترین داراییهای خود علاوه بر سایر داراییها واگذار کند.
بهعنوان مثال، شرکتی نظیر فیسبوک سال گذشته واتسآپ را به قیمت حدود 22 میلیارد دلار خرید. کاربرانی که از هر دو سرویس استفاده میکردند، متوجه شدند فیسبوک افرادی را که در واتسآپ اضافه کرده بودند، بهعنوان دوست پیشنهاد میدهد. یکی از کاربرانی که با چنین موردی روبهرو شده است، بیان کرده که به فیسبوک اجازه دسترسی به فهرست مخاطبان تلفن همراه خود را نداده بوده و فیسبوک را طوری تنظیم کرده بوده است که افراد خارج از شبکه دوستانش نتوانند از طریق شماره تلفن او را پیدا کنند. اینکه چطور فیسبوک توانسته او را به دوستان جدیدش در واتسآپ متصل کند، برایش مشخص نیست. با این حال، جاناتان تاو، سخنگوی فیسبوک، میگوید این شرکت از اطلاعات تماس واتسآپ استفاده نمیکند و فیسبوک عوامل متعددی را برای پیشنهاد دادن دوست جدید به کار برده است.
تحقیقی که اخیراً نیویورک تایمز روی صد وبسایت برتر امریکا که توسط یک مؤسسه تحلیل فضای اینترنت بهنام Alexa ردهبندی شدهاند انجام داد، نشان میدهد از میان 99 سایتی که قراردادهای مشتری به زبان انگلیسی دارند، 85 سایت در بندهای قرارداد ذکر کردهاند، در صورتی که یک ادغام با شرکت دیگر، خریداری، ورشکستگی، فروش دارایی یا انواع دیگری از معاملات رخ دهد، اطلاعات کاربران را به طرف ثالث منتقل خواهند کرد.
در میان صاحبان این سایتها میتوان شرکتهای بزرگی نظیر آمازون، اپل، فیسبوک، گوگل و لینکدین را نام برد. چنین رویکردی یک رویکرد معمول در بیشتر سایتهای محبوب و پرطرفدار است و در واقع «ما هیچ وقت دادههای شما را نمیفروشیم، مگر اینکه مجبور باشیم یا بخواهیم شرکت را بفروشیم» یک روش مرسوم در صنعت به حساب میآید و از آن گزارههایی است که انسان را به فکر میاندازد!
- ۹۴/۰۶/۰۷